- زد و بند
- زدن و بستن، ساخت و پاخت بند و بست توطئه
معنی زد و بند - جستجوی لغت در جدول جو
- زد و بند
- کنایه از ساخت و پاخت و سازش نهانی دو یا چند تن برای پیش بردن کاری یا به دست آوردن چیزی
- زد و بند ((زَ دُ بَ))
- توطئه، توطئه چینی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
همه سرمایه و اسباب معاش هست و نیست
بند و زندان
زادبود، برای مثال نور حق را کس نجوید زاد و بود / خلعت حق را چه حاجت تار و پود (مولوی - ۵۶۴)
آنکه دیو را مغلوب سازد و در بند کند: طهمورث دیو بند، روز شانزدهم از هر ماه ملکی
کج واکج سخنانی که در جستار و نبرد بر زبان آورند
دوتایی (حاشیه) حاشیه جفت
ساخت و پاخت کننده، توطئه گر